اپیزود چهارم:سایه ها در سپیده دم میرویند!!
اسم یه کتابه عنوان این پست!(اسم یکی از کتابای شکیباس! نمیدونم چیه!!فقط اسمشو خوندم!) نمیدونم چرا اینو گذاشتم عنوان. شاید تنها چیزی که به ذهنم میرسید برا عنوان این بود. شاید بیاد به پست شاید نیاد. مهم اینه که من هیچوقت یاد نگرفتم برا هیچ چیزی عنوان درست بنویسم! سخته!
اما...
دقت کردی هیچ وقت سیاهی و تاریکی نمیتونه وسعت بده خودشو؟ فقط نوره که میتونه منتشر بشه؟؟ تاریکی نمیتونه یه جای روشنو سیاه کنه، ولی نور میتونه یه جای تاریکو روشن کنه. مثلا یه اتاق روشن اگه توش یه در به یه سالن تاریک تاریک باز بشه، هیچوقت تاریکی اون سالن اتاقو تاریک نمیکنه اما روشنی اتاق یکم اون سالن تاریکو روشن میکنه. عجیب نیست. چون نور منتشر میشه. منتشر میشه چون وجود داره.اما تاریکی وجود نداره که بخواد منتشر بشه. یه جا وقتی تاریکه که نور توش نباشه.
پس سیاهی اصلا وجود نداره. ولی یه سوال! یه چیزی که اصلا وجود نداره چرا بزرگترین مشکل یه دنیا شده!؟ چرا روشنی که کاملا وجود داره، گم شده تقریبا؟؟ هیچ قانونی نمیتونه توضیح بده چرا یه چیزی که وجود نداره بیشتر از یه چیزی که وجود داره، به نظر میرسه که وجود داره!! پس چی میشه؟؟